یه گوشه از ذهنم

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام!

خیلی دیره برای پست گذاشتن نه؟!

تو برزخ گیر کردم! سال دیگه این موقع کجام؟؟ دو سال دیگه چی؟

قراره چی پیش بیاد برامون؟؟ یعنی می تونم دوری و جدایی رو تحمل کنم؟؟ خدایا میشه کمکم کنی؟؟

همه از دورم رفتن... خالی از هر چی صمیمیت فیک!!!

یه گوشه از ذهنم...
ما را در سایت یه گوشه از ذهنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sh1987o بازدید : 22 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:17

سلام :)خب! منم یه جورایی خودمو قرنطینه کردم و موندم تو خونه و خونه مامان نمی رم :( آخه می دونی؟! اون یکی دوست عزیز که با این یکی دوست عزیز در ارتباط بوده هم گرفته:/ یهو از دیشب حالش بد شده و امروز در به در دنبال دکتر بودیم براش که بره بالای سرش... امیدوارم مسمومیت ساده باشه و اونی که فکر می کنیم نباشه...بماند که منم استرس گرفتم و می خوام سر خودمو گرم کنم یکم به نظافت خونه فسقلیمون برسم! آخه منم دو روز قبل از شروع علائم دوست عزیز تو دفتر کارش بودم و بازم بماند که بعدش کلی جا رفتم حتی خان داداش حساسم بعد از کلی قررررن اومد خونمون :/ البته از دو روز پیش که متوجه شدم کلی دارم ویتامین جات می خورم.... پاشم برم که کلی کار دارم :) یه گوشه از ذهنم...ادامه مطلب
ما را در سایت یه گوشه از ذهنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sh1987o بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت: 17:16

خب همینجوری که فعلا بازززززززز هم بیکار شدم و گهگداری دنبال کار می گردم، تو این سرگردونی و الکی رزومه فرستادن ، بازم زنگ زدن که فلان روز بیا برای مصاحبه! و همچنان من نمی دونم چی بپوشم :))) خدایی چرا واقعاً؟!امروز منو همسر یکم به آبریزش بینی افتادیم یعنی خبریه!؟ :/ این درحالیه که یک هفتست به مامانم سر نزدم! منی که یک روز درمیون باید خونه مامانم پیدام می کردن!! و این خیلی ظلمه اگر تازززززه بخوایم علائم نشون بدیم:/ البته بماند که باز هوا و بوی پاییز بهم خورده و باز حالی به حالی شدم! :/ ما میذاریم پای هوای پاییز و البته به رعایت کردن هامونم ادامه می دیم.اینم بگم که در کمال تعجب تست دو تا دوست گرامی منفی شده با اینکه کلی علائم دارن :؟ از وقتی کرونا شد و من رسماً بیکار شدم کلی اضافه وزن گرفتنم جوری که همه بهم می گفتن چجوری تونستی انقدر چاق بشی؟؟!؟! :/ واین شد که قبل از عید یه رژیم اصولی رو شروع کردم و چند ماهی ادامش دادم تا اینکه تقریبا وزنم به قبل برگشت البته تقریبا هنوز خودم رضایت ندارم! ولی از همون دوران پیاده وری جزو عادت روزانم شده و تقریبا هر روز یکم از وقتمو می ذارم براش :) حالا کارامو انجام بدم برم ...پ.ن: خدایی کی باور می شد که غذا چی بپزم بشه بزرگترین دغدغه زندگیم!؟ :/ یه گوشه از ذهنم...ادامه مطلب
ما را در سایت یه گوشه از ذهنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sh1987o بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت: 17:16

سر هر تولد من باید حرص بخورم!! کلا در حال کشمکشیم!! بعد از کلی دوندگی نکنه از کادوش خوشش نیاد و کلا خستگی بمونه تو جونم؟! :/ امروز رفتم کلی هله هوله گرفتم برای فردا... کِی این همه وابستگی مسخرشو می خواد تموم کنه به خانوادش؟! وابسته بودن به خانواده خوبه ها ولی دیگه نه این همه... گندش درمیاد دیگه.... :(گفتم که دارم میرم کلاس!؟ مربوط به کارمه... شنبه ارائه سرنوشت ساز دارم... خدا کنه تایید بشم... دلم می خواد کاره رو بدست بیارم... :) می دونی تو ذهنم پُر از غُره!! انقدر گاهی مشغول فکر کردن می شم و نمی تونم به زبون بیارمشون که احساس می کنم دارم منفجر میشم... کاش واقعاً می تونستم همه ی حرف های ذهنم رو به زبون بیارم... برم که دیرم شد... یه گوشه از ذهنم...ادامه مطلب
ما را در سایت یه گوشه از ذهنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sh1987o بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت: 17:16

سلام!از صبح که بیدار میشم بعد از بدرقه ی همسرجان دوباره پناه می برم زیر پتو و تو نت چرخ می زنم و دنبال آگهی های استخدام می گردم... ولی دریغ از کار... این مختص روزای فرده. روزای زوج بعد از رفتن همسری ک یه گوشه از ذهنم...ادامه مطلب
ما را در سایت یه گوشه از ذهنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sh1987o بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 28 مرداد 1400 ساعت: 7:44

ولن تاین دوست داشتنی ما.... دیروز پُر بود از دیوونه بازی های ما:) رستوران  پارک کافی شاپ سینما... برای یک هفته دوری زیاده؟!بین ما دوتا همه چی عالیه. کاش می شد همیشه ما دوتا بودیم :( مسائل حاشیه ای و حرف و زخم زبون های بقیه نبود....ازدواج هم شیرین ِ هم ترسناک .بخش ترسناکش بیشتر به چشم میاد :| مهمترین جمله ای که تا الان ازش شنیدم: بکارت جسم مهم نیست. بکارت روح مهمه.... وقتی اینو گفت خیلی دلم گرفت.... :( اونجا بود که این جمله اومد تو ذهنم: خوشبخت ترین پسر اونیه که عشق اول ِیک دختر باشه و خوشبخت ترین دختر هم اونیه که عشق آخر یک پسر باشه....  این روزا زندگیم مثل شب اول قبر ش یه گوشه از ذهنم...ادامه مطلب
ما را در سایت یه گوشه از ذهنم دنبال می کنید

برچسب : من تو را عاشقم, نویسنده : sh1987o بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 10:11

یه گوشه از ذهنم...
ما را در سایت یه گوشه از ذهنم دنبال می کنید

برچسب : maps,mapquest,macys,msn,movies,mcdonalds,michaels,metro pcs,menards,minecraft, نویسنده : sh1987o بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 10:11